Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-28@11:03:26 GMT

دیدارعلینژاد با نماد تجزیه کشورهای جهان/ کارنامه برنارد لوی چیست؟

تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۲۷۸۴۵

دیدارعلینژاد با نماد تجزیه کشورهای جهان/ کارنامه برنارد لوی چیست؟

‍‍‍‍‍‍

گروه ویژه فارس - روز یکشنبه ۸ آبان تصویری از دیدار مصی علینژاد با برناد لوی منتشر شد. علینژاد در این دیدار از لوی خواست تا اهمیت موضوع ایران هم ارز با موضوع اوکراین برای اتحادیه اروپا تعریف شود. این دیدار یک هفته پس از تجمع برلین بود که بیش از ۱۶ پرچم در این تجمع مقابل پرچم ایران بلند شد.(+) اعلام جنگ تجزیه طلبان ایران، امر را بر این میلیاردر فرانسوی مشتبه کرده که می‌تواند نام ایران را هم به فهرست کشورهای تجزیه شده کارنامه خود اضافه کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برناد لوی خود را «فیلسوفِ مبارز» می‌داند.[1] برند این فرانسویِ صهیونیست تجزیه کشورهاست؛ شهوت بالایی هم دارد که تصویری از او در نقاط درحال تجزیه و جنگ‌های داخلی در سطح جهان به ثبت برسد. از جمله:‌ اتاق شورشیان لیبی ضد سلطنت معمر قذافی، همراهی رهبرِ شورشیان سودان جنوبی، رفراندوم جدایی اقلیم کردستان عراق و در آخرین مورد نیز حضور در میدان نبرد اوکراین.

برنارد لوی را می‌توان نماد سازمان اطلاعات فرانسه و ناتو در منازعات بین‌المللی دانست که سوگیری این پیمان متجاوز را در جبهه درگیری مشخص می‌کند. اولین سفر او به قلمرو رژیم صهیونسیتی در سن ۱۹ سالگی بود. لوی پس از اتمام دوره مقدماتی مدرسه عالی نرمال (École Normale Supérieure) پاریس در سال ۱۹۶۷ میلادی عازم تل‌آویو شد. پس از بازگشت، به یک مرتبه جنگ شش روزه رژیم صهیونیستی و اعراب در روز پنجم ژوئن (۱۵ خرداد ۱۳۴۶) آغاز شد. برناد لوی به سفارت رژیم در پاریس رفت و داوطلب اعزام به جبهه نبرد شد. امّا جنگ خیلی زود به نفع صهیونیست‌ها به پایان رسید. [2]

بنگلادش اولین ماجراجویی او بود. لوی روز دوم اکتبر سال ۱۹۷۱ آغاز شد و در پوشش نماینده روزنامه Combat به شبه قاره هند رفت تا در نبرد بنگالی‌ها برای جدایی بخش شرقی پاکستان حضور یابد.

ناحیه بنگال به دو بخش ایالت بنگال غربی هند و پاکستان شرقی تقسیم شده بود. لوی همراه با اولین واحدهای نظامی ارتش هندوستان وارد داکا (پایتخت فعلی بنگلادش) شد. این نبرد خونین منجر به جدایی منطقه شرقی از پاکستان و تشکیل کشور بنگلادش شد. [3] قریب به ۳ میلیون تن در این منازعه کشته شدند.


منطقه پاکستان (سبز روشن)، هندوستان (نارنجی) و بنگلادش (سبز تیره)
منبع: الجزیره

یوگسلاوی پس از پایان جنگ سرد رو به زوال رفت و درگیر جنگ‌های داخلی و استقلال طلبانه شد. برناد لویی مدعی است که تیم او در زمره اولین بازیکنان بین المللی بود که وارد سارایوو (پایتخت بوسنی) شدند تا تیک حضور در جنگ صرب‌ها و بوسنیایی‌ها را نیز برای کارنامه عملکردی خود بزند.

جنگ بوسنی با محاصره سارایوو آغاز شد، با استناد به آمار خبرگزاری آناتولی، بیش از ۱۰۰ هزار نفر در این جنگ جان خود را از دست دادند و حداقل ۲ میلیون نفر آواره شدند. فروپاشی یوگسلاوی منجر به تشکیل هفت کشور در منطقه بالکان شد. تجزیه منطقه بالکان تبدیل به یک ترم سیاسی تحت عنوان بالکانیزاسیون (Balkanization) شد که برای مفهوم تجزیه شدن یک کشور به کار می‌رود.


تجزیه یوگسلاوی به هفت کشور طی سال‌های ۱۹۸۹ - ۲۰۰۸


برنارد لوی کنار «یووان دیویاک» تنها ژنرال صربِ ارتش بوسنی
تاریخ: دسامبر  ۱۹۹۳ - سارایوو

مقصد بعدی او همسایه شرقی ایران بود. برناد لویی سال ۱۹۸۱ در جریان جنگ داخلی افغانستان (نبرد دولت کمونیستی افغانستان همراه ارتش پشتیبان شوروی با نیروهای مسلمان موسوم به مجاهدین) عازم این کشور شد و با مسعود (یکی از فرماندهان) دیدار کرد. برنارد لوی فرستنده رادیویی برای جبهه مجاهدان ارسال کرد تا راه ارتباط میان مجاهدین درحال نبرد با ارتش سرخ در نقاط مختلف برقرار باشد. [4]

پس از خروج ارتش شوروی و سقوط دولت کمونیستی افغانستان (۱۳۷۱ شمسی)، میان گروه‌های مختلف مجاهدین جنگ داخلی شد و طالبان دولت تشکیل داد. در این میان، برنارد لوی با عبدالرشید دوستم (کانال فعلی انتقال داعش در افغانستان) و احمد شاه مسعود (فرمانده جبهه پنجشیر) دیدار کرد. دیدار با مسعود در سال ۱۹۹۸ بود که لوی با یک هلی‌کوپتر از پایتخت تاجیکستان عازم این ملاقات در منطقه پنجشیر شد.

دولت اول طالبان در سال ۲۰۰۱ سقوط می‌کند امّا بیست سال بعد افغانستان مجدداً تحت کنترل طالبان قرار می‌گیرد. این اتفاق پس از توافق صلح دولت آمریکا با طالبان در اسفند ۱۳۹۸ به وقوع پیوست. برنارد لوی در سال ۱۳۹۹ از جبهه پنجشیر حمایت کرد. جبهه پنجشیر این بار شامل مقامات دولت ضد ایرانی اشرف غنی و افرادی نظیر  فهیم دشتی حامی تجزیه ایران و تشکیل کشور کردستان بود! این حمایت ثمری نداشت و افغانستان یکپارچه در اختیار طالبان قرار گرفت. حضور نظامی آمریکا در مرزهای شرقی ایران نیز پس از ۲۰ سال در روز ۸ شهریور ۱۴۰۰ به پایان رسید.


حضور برنارد لوی در منطقه پنجشیر | تاریخ: سپتامبر ۲۰۲۰

سودان از جمله مناطقی بود که برنارد لوی در منازعات شاخ آفریقا به آن سفر کرد. سودان بزرگ‌ترین کشور آفریقا و و جهان عرب بود. ذخایر نفتی اثبات شده این کشور ۵/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ بشکه در سال ۲۰۱۶ تخمین زده شد و از این حیث در رتبه ۲۳ جهان قرار گرفت.[5] سودان در سال ۲۰۱۱ به دو قسمت سودان (مسلمان نشین) و سودان جنوبی (مسیحی نشین) تقسیم شد. عمده ذخایر نفتی سودان در منطقه جنوبی است. سودان اولین کشور عربی بود که تجزیه شد.


دیدار برنارد لوی با جان گارانگ (از رهبران شورشیان تجزیه طلب جنوب سودان)
تاریخ: سال ۲۰۰۱ - منطقه سودان جنوبی

لیبی پروژه بعدی بود. برنارد هانری لوی در مارس ۲۰۱۱ به بنغازی رفت و با مخالفان قذافی ملاقات کرد. وقتی برنارد لوی از بنغازی به پاریس بازگشت، بلافاصله با سارکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه ملاقات کرد و گفت که سرنگونی قذافی تنها راه حل در لیبی است.[6] لوی نقش اصلی در اقناع سازی رئیس جمهور وقت فرانسه برای پشتیبانی از ایده حمله هوایی برای کمک به شورشیان لیبی ایفاء کرد. تصمیمی  که «کامرون» نخست وزیر وقت انگلیس و سپس «اوباما» رئیس جمهور وقت آمریکا نیز آن را در دستور کار قرار دادند.

قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت سازمان ملل برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی تصویب شد و  عملیات طلوع ادیسه  از ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ تا ۱۱ فروردین ۱۳۹۰ از سوی فرانسه، انگلیس و آمریکا به اجرا در آمد.

اکنون لیبی دارای ۲ دولت و کلکسیونی از گروه‌های مسلّح است؛ دولت غرب به پایتختی طرابلس و دولت شرق به پایتختی طبرق است. سازمان ملل دولت طرابلس را به رسمیت می‌شناسد ولی فرانسه، رژیم صهیونیستی و سعودی پشتیبان دولت طبرق هستند. پایان حکومت قذافی آغازی بر یک نزاع خونین شد و گروه‌هایی که در سرنگونی معمّرشاه متحد بودند، تاکنون برسر میراث قذّافی در حال سلاخی همدیگر هستند. لیبی بدترین وضعیت خود را بعد از جنگ جهانی دوم سپری می‌کند.


عکس یادگاری برنارد لوی با زرهی لیبی پس از انهدام توسط جنگنده‌های فرانسه
تاریخ:‌ مارس  ۲۰۱۱ - بنغازی

مهر ۱۳۹۶ فتنه پس از داعش در اقلیم کردستان عراق کلید خورد. مسعود بارزانی رسماً از پایان شراکت بغداد و اربیل خبر داد. بارزانی اعلام کرد که با برگزاری همه‌پرسی استقلال در اقلیم گام اول را در مسیر تجزیه از عراق بر خواهد داشت. همه‌پرسی در چهار منطقه اربیل، سلیمانیه، دهوک و کرکوک برگزار شد. برنارد لوی ناظر این همه پرسی بود. حضور برنارد لوی در این پروژه یعنی پیمان ناتو پشتیبان طرح تجزیه اقلیم کردستان از عراق بود. رژیم صهیونیستی نیز همه پرسی تجزیه کردستان را به رسمیت شناخت.

گام بعدی اقدام خودسرانه خاندان بارزانی و کردهای تجزیه طلب نیز طرح اتصال سرزمینی خلیج فارس-مدیترانه بود! در این طرح، دروازه غربی ایران، نیمی از قست آسیایی ترکیه، مرزهای شمالی عراق و سوریه بخشی از این کشور موهوم می‌شدند.

کرکوک خط مقدم رویارویی نیروهای تجزیه‌طلب با دولت عراق شد. پروژه ناتو در تجزیه خاورمیانه توسط سردار سلیمانی به شکست منتهی شد. خاندان و حزب بارزانی نیز پس از ورود نیروهای ارتش عراق و حشدالشعبی به منطقه «کرکوک»، تعلیق نتایج همه پرسی را رسماً اعلام کردند. 


برنارد لوی در جریان رفراندوم خودسرانه تجزیه طلبان
تاریخ: سال ۲۰۱۷ - اقلیم کردستان عراق

کارنامه فوق بخشی از ماجراجویی برنارد لوی است. اکنون بلوک غرب با تمام قوا در حال فعال کردن همزمان گسل‌های داخلی است تا بدنه مرده آشوب در مرکز کشور را احیاء کنند. دیدار هشتم آبان برنارد لوی نیز در همین راستاست. لوی در پروژه‌ تجزیه عراق پس از مداخله ایران شکست خورد و طرح حمله به سوریه  نظیر لیبی و تجزیه شرق فرات نیز اجرایی نشد. گویا مهره ناتو آماده سومین شکست خود از ایران است.

[1]:https://www.france24.com/en/20120606-libyan-war-brought-you-bernard-henri-levy-sarkozy-clinton-obama

[2]:https://bernard-henri-levy.com/en/activism/israel/

[3]:https://bernard-henri-levy.com/en/bernard-henri-levy-a-frenchmans-passion-for-bangladeshs-liberation-war/

[4]:https://bernard-henri-levy.com/en/activism/afghanistan/

[5]:https://www.worldometers.info/oil/sudan-oil/

[6]:https://www.dailysabah.com/columns/merve-sebnem-oruc/2020/01/22/did-bernard-henri-lvy-bring-the-civil-war-to-libya

[7]:https://www.theguardian.com/world/2012/may/25/levy-libya-film-screening-cannes-festival

پایان پیام/.

منبع: فارس

کلیدواژه: اقلیم کردستان عراق سودان جنوبی احمد شاه مسعود مسعود بارزانی نیروی قدس سپاه ناتو تجزیه اقلیم کردستان همه پرسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۷۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • کدام کشورهای جهان از سال ۲۰۱۰ غمگین تر شده‌اند؟ (+ اینفوگرافی)
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • تعطیلی پنجشنبه یا شنبه ؛ توقف در بدیهیات
  • حملات تروریستی نتیجه حمایت کشورهای غربی از گروه‌های تروریستی است
  • دیدار وزرای دفاع ایران و روسیه در آستانه
  • حملات تروریست نتیجه حمایت کشورهای غربی از تروریست‌ها است
  • رئیس سازمان برنامه و بودجه: آمادگی تأمین انرژی پایدار مورد نیاز کشور‌های منطقه و اروپا را داریم
  • دولت سیزدهم در مبارزه با فساد کارنامه خوبی ارائه دهد
  • برگزاری اجلاس همکاری‌های اقتصادی ایران و آفریقا نماد اراده طرفین برای گسترش روابط اقتصادی است
  • بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت آموزش عالی در ایران/ لوگوی نود سالگی دانشگاه تهران منتشر شد